محل تبلیغات شما

واژه‌ها برای بیان او قاصر هستند و کم می‌آورند چرا!؟ 

کتاب‌ها و نوشته‌ها و معابد و کلیسا و مساجد برایش ایجاد شده است و شخصیت‌های بزرگ و کوچک از او گفته‌اند و می‌گویند و هنوز ادامه دارد . برخی با او بودن و برخی بی او بدون را انتخاب کرده‌اند. ولی کسی او را هنوز معنی و تعریف نکرده‌است. 

به نظر قابل اثبات نیست نه بودش نه نبودش! در فهم و عقل و درک نمی‌گنجد و هر کسی به حد تجربه و برداشت خودش تعریفی مجهول از او دارد. روند حرکت عرفای بزرگ در طول تاریخ نیز نشان می‌دهد برداشت‌ها متفاوت و مکانیزم شناخت متفاوت است. مثل اینکه به تعداد نفرات انسان روی زمین آمده و فعلی و آینده از او وجود دارد یا ندارد. آنکه اعتقاد دارد به اندازه آنکه اعتقاد ندارد از او تعریف دارد!

هر روز صبح از هنگامی که چشم به دنیا باز می‌شود یادش در درون آهسته و گاهی با شتاب و هیجان می‌پیچید چون نیلوفری پیجیده در تار و پود است. به دنبال معنی یا تعریف بودن جز توهم و خستگی روان چیزی عاید نشده است. فقط می‌دانی که هست و با او هستی یا او با تو هست یا اینکه می‌خواهی فرض کنی که او با تو است! شب چشم‌ها حسب خستگی جسم و روان بسته می‌شود ولی انبوه رویاها و خواب‌های روزانه و صادقانه هجوم می‌آورند و به نوعی دیگر معانی و تمثیلهای رنگارنگ و عجیب و غریب حضور او را دنبال می‌کند!

هر روز پر از او هستم .

دعا می کنم ولی عادلانه نیست!

هر روز پر از او هستم

بهاء آزاده بودن سنگین است

تعریف ,روز ,اعتقاد ,تو ,کسی ,روان ,از او ,هر روز ,با تو ,او هستم ,با او

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هنوزم بعضی وقتها به یادت اشک میریزم